ابلق؛ روایت فریاد های در گلو مانده، آنتونیا شرکا و رضا صائمی از روایت سکوت های دردناک می گویند

به گزارش وبلاگ من، ابلق جدید ترین ساخته نرگس آبیار با حضور درخشان الناز شاکردوست و هوتن صبور به موضوعی که این روز ها در دنیا خود را به شکلی دیگر درقالب فریاد هایی بلند نشان می دهد پرداخته است. مسئله حقوق زنان و سوء استفاده و آزار هایی که برای بیان اش این زن است که در دوراهی سکوت و فریاد قرار می گیرد. سکوتی که کشنده تر از فریاد است و فریادی کشنده تر از سکوت.

ابلق؛ روایت فریاد های در گلو مانده، آنتونیا شرکا و رضا صائمی از روایت سکوت های دردناک می گویند

گروه فرهنگ و هنر وبلاگ من- فاطمه قربانی رضوان؛ ابلق جدید ترین ساخته نرگس آبیار با حضور درخشان الناز شاکردوست و هوتن صبور به موضوعی که این روز ها در دنیا خود را به شکلی دیگر درقالب فریاد هایی بلند نشان می دهد پرداخته است. مسئله حقوق زنان و سوء استفاده و آزار هایی که برای بیان اش این زن است که در دوراهی سکوت و فریاد قرار می گیرد. سکوتی که کشنده تر از فریاد است و فریادی کشنده تر از سکوت.

در میز نقد دانشجو همراه با منتقدان سینما به شیوه پرداخت نرگس آبیار در ابلق پرداختیم؛

رضا صائمی منتقد سینما و تلویزیون درباره فیلم ابلق گفت: من این فیلم را از فیلم قبلی نرگس آبیار بیشتر دوست داشتم. سوژه را خیلی می پسندم، چون خانم آبیار به سراغ سوژه ای رفته است که ارجاع اجتماعی به واسطه جنبش meto که در دنیا راه افتاده است و در ایران رد پای آن پررنگ شده است دارد. به نظر من نگاه خانم آبیار طوری نبود که بخواهد روی این موضوع موج سواری کند. در واقع مسئله سوء استفاده و آزار جنسی زنان را به دنیای شخصی خودش وارد نموده است. مثلا به جای آنکه سراغ طبقه متوسط و مرفه یا روشنفکر جامعه با یکسری مولفه و ویژگی های زندگی مدرن شهری بروذ که اتفاقا بیشتر درگیر این موضوع هستند سراغ طبقات پایین دست جامعه رفته است که در مناطق فقیر نشین زندگی می نمایند و زیر خط فقر هستند. انتخاب طبقه ای که درباره اش صحبت می گردد سوژه را اخلاق زدایی می نماید. اینکه بی اخلاقی ها برای طبقات بالای جامعه است و گویی احساس می کنیم که طبقه پایین وفقیر جامعه طبقه اخلاقی هستند و ما فقر را بهانه ای قرار می دهیم برای تطهیر اخلاقی آن طبقه.

این منتقد سینما در ادامه گفت: خانم آبیارخیلی صبورانه و با تامل و با جزئیات قصه خودش را بسط می دهد و مقدمه چینی می نماید. گرچه من احساس می کنم یک جا های دچار وسواس در پرداخت به جزئیات هم می گردد. جزئیاتی که خیلی لازم نیست و این ممکن است ریتم را کند کند و یا اضافاتی باشد که حذف آن ها انسجام قصه و درام را بیشتر می نماید. کارگردان خیلی با صبر و جزئیات پیش می رود تا از آنچه که کاشته در یک سوم سرانجامی کاربرداشت دراماتیک داشته باشد.

آنتونیا شرکا منتقد و مدرس دانشگاه درباره جدیدترین ساخته نرگس آبیار گفت: من معتقد هستم که خانم آبیار قصه گویی خوبی هستند و خیلی خوب می تواند در قالب سینمایی روایت خود را بیان کند و فیلمساز قدرتمندی است. در این فیلم هم به یک موضوع زنانه متمرکز شده است. موضوعی که این روز ها زیاد درباره اش شنیده ایم و صحبت شده است. اینکه زن ها در رابطه با خشونتی که به آن ها می گردد سکوت می نمایند درحالی که این نباید باشد. ولی فیلم می توانست سرانجامی بهتر داشته باشد. فکر می نماید که حیف شد که فیلم اینگونه به سرانجام رسید. یکجور دعوت به اینکه یک شرایط ایستا و یک شرایط ناامید نماینده را ادامه بدهیم و در مقابلش سکوت کنیم؛ به نظر من خیلی حیف بود برای چنین فیلمی که اینگونه تمام بگردد.

شرکا در ادامه درباره شخصیت پردازی و بازی بازیگران هم گفت: آقای هوتن صبور در نقش خود بسیار خوب ظاهر می گردد. الناز شاکردوست زیاد شبیه فیلم قبلی خود یعنی شبی که ماه کامل شد بود، ولی به هر حال این از بازی خوب او چیزی را کم نمی نماید. بهرام رادان در نقشی که دارد خیلی خوب جا نمی افتد و خیلی متقاعد نماینده نیست. احساس می کنم نرگس آبیار با شلوغی هایی که در فیلم ایجاد می نماید به این معنا که پردازش فیلم هایش به شکلی است که خیلی چشم گیر است و جلب توجه نماینده است، مخاطب از این غافل می گردد که بخواهد خیلی درگیر شخصیت ها بگردد. به طور کلی فکر می کنم که خانم آبیار فیلمسازی کنش مند است و بیشترمی خواهد اکشن را وارد کار بکند تا اینکه لزوما در وجود یک شخصیتی برود و درونیات او را بکاود. البته به غیر از قهرمان و شخصیت اصلی که همان الناز شاکردوست است.

رضا صائمی در این باره بیان داشت: یکی از امتیاز های فیلم بازی ها است. من فکر می کنم سال جاری در بخش بازیگری از این فیلم نامزد خواهیم داشت حتی سیمرغ. گرچه که پارسال هوتن صبور سیمرغ گرفته است، ولی این نقش او هم بوی سیمرغ می دهد. یکی از نقاط عطف این فیلم هوتن صبور با یک گریم بسیار سنگین و متفاوت است. به طوری که من ده دقیقه اول فیلم او را نشناختیم. یکی از ویژگی ها این نقش و توانمندی ها هوتن صبور در بیان بود. در واقع روی یک لحنی کار نموده است. از طرفی هوتن صبوریی که استایل ظریفی دارد در این فیلم تیپ و قیافه آدم های اراذل را به خودش می گیرد. به طور کلی فیلم فیلم شلوغ و پر کاراکتری است و فضای شلوغی دارد که اجرای آن سخت است و خانم آبیار در فیلم های قبلی خود نشان داده است که در راهنمایی فضای شلوغ توانمند است.

آنتونیا شرکا درباره نوع نگاه و پرداخت آبیار به این مسئله زنانه بیان داشت: درباره سرانجام بندی مخاطب بیشتر از اینکه ناراحت بگردد حرص می خورد از اینکه یک نفر پیدا شده که صدای اعتراض اش را بلند نموده است، ولی اعتراض او هم در نهایت منتهی به سکوت می گردد. این دستاورد خوبی برای فیلمی که یک زن آن را می سازد نیست و یک نوع دعوت به سکوت است.

رضا صائمی در اینباره گفت: نکته بسیار مهمی که در این فیلم برای من وجود داشت این بود که با آنکه خانم آبیار یک زن است و قصه هم یک قصه زنانه است، اما روایت اش از این قصه فمینیستی نیست. مثلا مانند نگاه خیلی اغراق آمیز و سانتی مانتالی که خانم تهمینه میلانی در فیلم های خود دارد و باعث می گردد نه تنها قصه بلکه شخصیت ها هم خیلی اگزجره و غیر قابل باور باشد نیست. فیلم نرگس آبیار یک فیلم زنانه است، اما فمنیستی نیست. فیلم به خوبی نشان می دهد که چه دلایلی باعث می گردد وقتی زنان مورد سوء استفاده قرار می گیرند سکوت می نمایند.

او در ادامه گفت: من خیلی ها را دیدم که می گفتند با آنکه خانم آبیار زن است، ولی نگاهی منفعلانه به زن داشته و از حق و حقوق زنان دفاع ننموده است. درحالی که خانم آبیار اینجا دارد یک آسیب شناسی اجتماعی می نماید نسبت به مسئله ای آزار های جنسی و اینکه چرا در ایران با توجه به مقتسات فرهنگی که ما داریم مصلحت اندیشی برای تداوم زندگی بر حقیقت طلبی و مطالبه حق و حقوق ارجحبت پیدا می نماید. راحله که شخصیت اصلی فیلم است مجبور می گردد که تن به سکوت دهد و حتی خودش را در سرانجام به یک ضد قهرمان تبدیل بکند. این به معنای انفعال زنانه یا عقب کشیدن فیلمساز به عنوان یک فیلمساز زن نیست. اتفاقا پرداخت به این شکل تلخی و دردناک بودن مسئله را نشان می دهد. تلخی انجا است که ما به عنوان مخاطب می دانیم که ظلمی به این زن شده است، اما به دلایلی که مطرح می گردد او به خاطر نگاه های یک سیستم سنتی که همواره این زن هست که شکست می خورد و مغلوب می گردد اگر مورد سوء استفاده قرار بگیرد سکوت می نماید و نشان داده می گردد که دلایل اجتماعی فرهنگی برای این سکوت چه چیزی است. این درواقع مظلومیت موقیعیت زن را نشان می دهد نه منفعل بودن او را.

رضا صائمی اضافه کرد: ما از این حرص می خوریم که زنی مورد سوء استفاده قرار گرفته است، ولی به دلایلی نمی تواند از حق اش دفاع کند. در فیلم نگاه کاملا جامعه شناسانه است و نشان می دهد که ساختار های محدود فرهنگی اجتماعی ما این امکان را برای زن فراهم نمی نماید که اگر سوء استفاده ای برای زن پیش آمد بتواند حق خودش را بگیرد.

منبع: خبرگزاری دانشجو

به "ابلق؛ روایت فریاد های در گلو مانده، آنتونیا شرکا و رضا صائمی از روایت سکوت های دردناک می گویند" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "ابلق؛ روایت فریاد های در گلو مانده، آنتونیا شرکا و رضا صائمی از روایت سکوت های دردناک می گویند"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید